برای آگاهی مردان

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۱

انتخابات ریاست جمهوری

انتخابات ریاست جمهوری

 

کلا انتخابات 3 حالت داره: یا وسطه یا مثبت 1 هست یا منفی 1.

وسط اینه که رأی ندی و کاری به انتخابات نداشته باشی. مثل خیلی از ملت ما که البته خودشون رو روشنفکر میدونن. شاید از لحاظی هم هستند. حرفهایی که اونها واسه کارشون دارن رو اگه سنگ هم بشنفه دلش آب میشه که رأی نده چه برسه به من!!

حالا میمونه اینکه شما میخوای آقای الف به ریاست انتخاب بشه یا نشه؟ اگه بخواهی بشه باید مثبت 1 باشی و بهش رأی بدی و اگه میخوای انتخاب نشه باید منفی 1 باشی تا اینطوری 2 تا رأی رو ازش گرفته باشی یعنی کم کرده باشی. خب این دلیل خوبیه واسه شرکت کردن من توی انتخابات که به دلیلهای دیگه کمی میچربه؛ از جمله اینکه بعضی میگن چه رأی بدی چه ندی وضع اقتصاد و بیچارگی مردم همینطوری یه سره سقوط میکنه، ای کاش حداقل وای میساد.

نکته دیگه اینکه تجربه نشون داده هر رییسی که میاد، 4 سال اولش رو خوب کار میکنه ولی  تِر میزنه به 4 سال دومش. امیدوارم "مردم متاسفانه حزب باد" ما اینو بدونن و حداقل به رییس دیگه ای برای بار دوم و پیاپی رأی ندن. اگه خیلی دوستش دارن بزارن 4 سال سوم بهش رای بدن. مثلا اگه دولت 11م یعنی آقای روحانی محبوبشونه تو دولت 13م بهش رای بدن نه توی 12م.

 

به امید روزی که مردم ما چشماشونو که نمیخوان وا کنن، وا کنن آخرش.

 

  • ۱
  • ۰

تبر شیره زن

تبر شیره زن

شاید دیده باشید توی این چند سالی که مجسمه یه زن تبر بدست رو گذاشتن توی میدون شهرهای مخصوصا غرب کشور مثل کرمانشاه.

میگن این زنی هست که با تبر به عراقی ها حمله کرده و لتو پارشون کرده. جالبه بهش میگن شیر زن.

داستانش رو توی ویدئوی زیر میتونید ببینید.

http://s4.picofile.com/file/8185997068/%D8%AA%D8%A8%D8%B1.mp4.html

 

ولی خلاصه این فیلم یکساعته اینه که اول این زن میاد میگه ما از ترس و وحشتی که داشتیم از دهاتمون فرار کردیم رفتیم توی کوه فلان قایم شدیم عراقی ها دمبالمون اومدن رفتیم توی کوه های اونطرف روستا بعد دوباره عراقی ها اومدن و ما از ترسمون رفتیم سمت کوه های گیلان غرب. میگه که عراقی ها نزدیکان و خانواده مون رو کشتن و ما همه کینه و ترس رو همزمان داشتیم.

تا یه زمانی که داشتیم فرار میکردیم، 2تا سرباز عراقی رو دیدم از کینه ای که در دل داشتم بسمتشون حمله کردم یکی رو کشتم و دیگری رو اسیر کردم. حالا ماجرا چطور بوده؟؟!

هر دو سرباز کنار آب داشتن استراحت میکردن و لباس و سلاحشون روی زمین بوده. این زن غافلگیرشون میکنه و اول از پشت میزنه توی سر سرباز اول و با جیغ و فریاد میره طرف سرباز دوم و اونو قبل از اینکه برسه به اسلحه ش تهدید میکنه و بعد خودش که به اسلحه نزدیکتر بوده اسلحه رو برمیداره و سرباز رو میگیره.

باید گفت هر نوجوانی هم میتونست همچین کار ساده ای رو انجام بده ولی چرا اینو اینهمه توی بوق و کرنا میکنن نشون از عقده و حرص عده ای از جامعه ما داره که میخواد به هر طریقی این جنسیت رو توی چشم ملت بتپونه و زور چاپونی کنه. جالبش اینه که یه زنه دیگه هم جوگیر توی فیلم میگه این دختر شیره واقعا. خود زن هم پشت حرفها و نیش خنداش یه بادی از غرور داره. انگار که الان روی زمین نیست. داره روی آسمون حرف میزنه.

خدایا، مارو از توهمات مخصوصا خالی و پوچش دور نگه دار.

ما از جامعه نسوان تقاضا داریم عقده هایی که تو رابطه های زنانه شون با هم دارن رو در جامعه پخش نکنن و باعث چرکین شدن بیشتر دل جامعه نشن تا مردم سالم تری داشته باشیم . تا مردم با روان سالمتر و پاک تری باهم زندگی راحت تری داشته باشن. تزریق حقارت و کینه شما باعث جدایی و بی عاطفگی ای میشه که الان نمودش فراوان هست.